مَـــــــــــــــأویِٰ مـــــــــــــــاوی

_کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست_

مَـــــــــــــــأویِٰ مـــــــــــــــاوی

_کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست_

مَـــــــــــــــأویِٰ مـــــــــــــــاوی

به علت نشست برف غم و غصه و باران سیل آسای دلتنگی از چشم هایم، تمام پرواز ها به مقصد لبخند کنسل است!

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «حرف هایی برای گفتن» ثبت شده است


سرآغاز موجودی به نام انسان:

همه ی ما یک نفر بودیم؛

نامیرا و واحد.

روح تسهیم شد و هر کدام تکه ای را برداشتیم...

  

download 

پ.ن: یه نمه فلسفیه. این عقیده منه که مسلما جای بحث و ایگنور هم داره‌‌.

با احترام پذیرام🌱

۱ نظر ۳۱ تیر ۰۳ ، ۲۱:۵۱
^^ 𝐿𝑎𝑑𝑦


   

 
کسی چه می داند..
شاید همین لحظه زنی
برای مرد سیاستمدارش می‌رقصد 
یا پیانو می‌زند و
آواز می‌خواند 
و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد!
 
کسی چه می داند..
شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلر
به خاک و خون کشیدن دنیا بود...!
 
کسی سر از کار زن ها در نمی‌آورد 
با سکوتشان شعر می‌خوانند 
با لب هایشان قطعنامه صادر می‌کنند 
با موهاشان جنگ می‌طلبند 
با چشم هایشان صلح..
 
کسی چه می داند..
شاید آخرین بازمانده ی دنیا
زنی باشد
که با شیطان تانگو می‌رقصد...
 
       ✍️سیاوش شمشیری         
🎙Lady               
      
۰ نظر ۰۳ آذر ۰۲ ، ۱۶:۱۵
^^ 𝐿𝑎𝑑𝑦